در بسیاری از موارد به ویژه در شرکتهای فناوری، تفاوت بین مدیر محصول و مدیر پروژه در نظر گرفته نمیشود و این دو مسئولیت یکسان درنظر گرفته میشود. هرچند این دو نقش در برخی موارد مانند مدیریت زمان و رهبری با یکدیگر همپوشانی دارند اما در بخش کارکردی تفاوتهای زیادی بین این دو وجود دارد.
برای درک بیشتر مطلب در ابتدا باید ببینیم هرکدام از آنها روی چه مواردی کار میکنند و تسلط دارند. در همین راستا ابتدا باید ببینم محصول و پروژه چیست؟
یک محصول میتواند بصورت فیزیکی مانند صندلی و یا دیجیتالی یک نرم افزار یا یک سرویس است و هدف آن برآوردن نیاز گروهی از کاربران است. محصول پویا است و چرخه عمر مشخصی دارد. پس از توسعه در بازار عرضه میشود تا به بلوغ برسدو در نهایت به افول خود میرسد. در مقابل، پروژه یک فعالیت یکباره در طی یک زمان مشخص و با هدف ایجاد یک محصول یا خدمت است و نتیجه مشخصی را دنبال می کند.
با توجه به این تعاریف مشخص میشود که مهمترین وجه تمایز محصول و پروژه جدول زمانی است. محصول پویا است و برای پاسخ به نیاز کاربران خود و جلوگیری از افول، تکامل مییابد و با نیازهای کاربران در هر زمان سازگار میشود. به همین دلیل یک محصول میتواند شامل پروژههای متنوعی باشد که هدف آنها حفظ و بهبود محصول است.
با بررسی تفاوت محصول و پروژه به بررسی تفاوت بین نقش و مسئولیت مدیر محصول و مدیر پروژه میپردازیم.
نقش مدیر محصول استراتژیک است و از وی بعنوان مدیرعامل اجرایی در فرآیند تولید محصول یاد می شود. مدیر محصول، راهبردهای اصلی فرآیند خلق محصول و نقشه راه آن را تعیین میکند. درک صحیح نیاز کاربر، تدوین و پیشبرد چشمانداز، تدوین استراتژی و راهبری تیم توسعه محصول از وظایف اصلی مدیران محصول است.
علاوه بر این، مدیر محصول مسئول سود و زیان محصول نیز هست و باید با تیمهای متعددی مانند تیم طراحی محصول، بازاریابی، فروش، چابکی، پشتیبانی و ارتباط با مشتری ارتباط مداوم داشته باشد تا اهداف کلی کسب و کار مانند درآمد، مزیت رقابتی و رضایت کاربران محقق شود.
مالک محصول یک نقش تاکتیکی است که در چارچوب اسکرام شکل گرفته است. اسکرام چارچوبی چابک است که برای حل مشکلات پیچیده و ساخت محصولات کاربرپسند با بالاترین ارزش ممکن طراحی شده است. مالک محصول بعنوان یک رابط بین مشتریان و تیم توسعه محصول فعالیت میکند و بعنوان نماینده تیم کسب و کار، فرآیند توسعه محصول را الویتبندی میکند. فعالیت مالک محصول با آغاز فرآیند خلق محصول شروع میشود و با انتشار محصول، مسئولیتش تمام میشود. بعبارتی مالک محصول نقشی در معرفی محصول به بازار، بازاریابی، فروش و بازآرایی محصول ندارد. مالک محصول نیازهای مشتریان را دریافت میکند و آنها را در راهبرد محصول بیان میکند. سپس بر اساس نیاز مشتریان داستان کاربر (User Story) را تدوین می کند. User Story ویژگیهای مدنظر مشتریان را بیان میکند و بعنوان مبنایی برای تیم توسعه محصول در نظر گرفته میشود.
مدیریت پروژه نیز مانند مالک محصول یک نقش تاکتیکی است. یک مدیر پروژه بر اساس چشم انداز محصول به اجرای راهبردهای تعیین شده توسط مدیر محصول نظارت میکند. هر یک از بخشهای نقشه راه محصول بر اساس اهداف موجود به پروژههای کوچکتری تقسیم میشوند و مدیران پروژه آنها را با توجه به بودجه ی محدود در زمان مشخصی به انجام میرسانند.
همانطور که در بالا اشاره شد، مدیر محصول نقشه راه محصول را بر اساس نیاز و خواست مشتریان تدوین میکند و بر عملکرد صحیح محصول در بازار نظارت دارد در حالی که مالک محصول، یک نقش عملیاتی در بستر چارچوب اسکرام است. مالکان محصول بر خود محصول تمرکز دارند و تلاش میکند در فرآیند خلق محصول ایجاد ارزش کند اما پس از تولید محصول، نقشی در فرآیند بلوغ و بازآرایی محصول ندارند. نقش مالک محصول در صورت استفاده از چارچوب اسکرام در سازمان تعریف میشود و چنانچه از این چارچوب استفاده نشود، جایگاه مالک محصول نیز در سازمان تعریف نمیشود.
مدیر محصول فرآیند کلی محصول را تدوین و راهبری میکند در حالی که مدیر پروژه مسئول مدیریت اجرای پروژههای یک محصول و همراستا کردن آنها برای شکلگیری محصول نهایی است و بعبارتی مدیریت پروژه زیرمجموعه مدیریت محصول است.
در انتها باید یادآور شویم که بین نقشهای مدیرمحصول مالک محصول و مدیر پروژه همپوشانی و ارتباط نزدیکی وجود دارد به همین دلیل برخی از مواقع در شرکتهای کوچک یک فرد مسئولیت این چند نقش را بصورت همزمان برعهده میگیرد. هرچند نقشهای مدیر محصول، مالک محصول و مدیر پروژه هرکدام عملکرد منحصر بفردی دارند، اما برای موفقیت محصول و سازمان باید هماهنگی تنگاتنگی بین آنها وجود داشته باشد.